چندی پیش همزمان با پخش سریال مختار جریانی شکل گرفت در راستای مخالفت با نمایش چهره حضرت عباس علیه السلام که در همین راستا فشارهایی از سوی مراکز مذهبی علی الخصوص علمای عزیز و شریف به کارگردان وارد شد و کار بجایی رسید که همگی دیدید.
این قصه به پایان رسید و ما هم به آرامی از کنار آن گذشتیم. مطلبی که در ادامه میبینید نوشته امروز و دیروزم نیست، تراوشی است در همان روزهای فشار در پاسخ یه قلم عزیزی تبیانی؛ بنابراین کهنگی اش را به تازگی خویش ببخشید.
اینکه نقاشی و تصویرگری دچار تطور تاریخی شده حرفی متین است اما اینکه این تطور ناشی از اصل تصویرگری از قدیسین است که بنایش در دوران حاکمیت کلیسا گذاشته شده از کجا معلوم؟ درواقع دلیل این بیحیایی در دوران اعتراض به کلیسا و بعد از آن به اصل عملکرد کلیسا نسبت به دین مردم برمیگردد. آیا شما معتقید اگر در دوران حاکمیت کلیسا تصویر حضرت مریم با هاله نور کشیده نمیشد در دوران بعد به شکل مادی کشیده نمیشد؟ از کجا معلوم که جریان معترض به عملکرد کلیسا بدون توجه به اینکه حضرت مریم با هالهای از نور نقاشی شده یا نه با اصل نگاه حاکمان کلیسا مخالفت نکرده و با پرده دری به اعتراض برنخواسته باشند؟ مهم نیست حضرت ابوالفضلی به تصویر کشیده شود یا نشود چرا که با نگاه شما حتی اگر هالهای از نور چهره مبارک حضرتش را درمیان گیرد یا همچون فیلم امام علی دست و پایی خبر از رنج علی دهند باز بستر برای تصویرگری مادی فراهم است. دوست ندارم نتیجهای بگیرم که شایسه شما دوستان نیست اما با نگاه شما فقط باید از امامانمان بر سر منابر حرف بزنیم و هیچگاه نباید آنها را دربستر اجتماعی که در آن زیسته اند حس بکنیم و شاید همان سخن راندن بر منابر هم محل تردید باشد چون شاید روزی کسی پرده دری کند.
البته بیان این مسئله ضروری است که باید مسئله را از زوایای مختلف بحث و بررسی کرد؛ اما نباید به دلایلی پر و بال داد که با کمی دقت مخدوش می شود.
نکته دیگر اینکه عظمت جایگاه حضرت عباس در قلب همه ما شیعیان روشن است و جای تردید نیست ولی باید فارغ از نگاه احساسی با دقتی فقهی به مسئله نگریست.
عباس آنقدر در اوج ایستاده است که اتفاقاتی ازین دست خدشه ای به جایگاهش حتی در ذهن شیعیان وارد نخواهد کرد.
|