سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

تابستان 1386 - امروز اگر سرخ بیفتیم به خاک،فردا به زمانه سبزتر می روییم

سرزمین افسانه ای (دوشنبه 86/5/22 ساعت 4:33 عصر)

دیروز با چند تا از بچه ها رفتیم بهارستان قرار بود یکی از آقایون نماینده ها رو زیارت کنیم همین که رسیدیم تهران یه تاکسی دربست گرفتیم تا بهارستان، قرار بود از در شرقی وارد بشیم، یه چند دقیقه ای معطل شدیم  بعد معلوم شد که اسم بنده حقیر بد... تو لیست ملاقات نیست به جاش اسم یه کس دیگس که اون اصلا همراه ما نیست. 
خلاصه این که مسئول رایانه اونجا گفت اگه می خواین دوربین با خودتون ببرین داخل بدین به این آقا(یعنی من) بد شما(یعنی بقیه بچه ها)  برین داخل بگین اسم این آقا رو به عنوان خبرنگار بدن تا بتونه با دوربین بیا تو.

دردسرتون ندم با کلی معطلی اسم من به عنوان خبرنگار وارد رایانه حفاظت مجلس شد و من به عنوان یک خبرنگار قلابی وارد مجلس شدم. چشتون روز بد نبینه چند بار کل وسایل منو گشتند. انقدر دیر شده بود که دوستام نگران شده بودند

برخوردشون(یعنی حفاظت) خیلی با من  خوب بود. همیشه اینجوری بود یا این که فهمیدن من قلابیم اینجوری برخورد کردن نمی دونم.
 کارای امنیتی به هر حال تموم شد و من با یه آماده (محافظ)  وارد سرزمین افسانه ای شدم. چی ساخته بودن، آدم یاد قصر های تو افسانه ها می افتاد. رفتم با محافظ تا منو رسوند در کمیسیون همونجام نشست تا کار ما تموم شد دوباره من رو تا دم در راهنمایی کرد.

عذابتون ندم دیگه هیچی، تو دلم گفتم خبرنگار نبودیم که این دفعه شدیم. بر مسند مجلس تکیه نزدیم که توفیق نصیب ما شد زدیم.

یه نکته هم به عنوان هشدار یادم نره بگم، من که صندلی مجلس همچین راحتم نیافتم که آدم بخواد  برای رسیدن بهش دین و دنیاشو بفروشه.
البته به قول نماینده محترم اون(یعنی صندلی صحن علنی) یه چیز دیگه است او صندلی ها هر کدومشون یه رأی داره (شایدم چیز های خوشمزه تر از رأی)

یه سوال واسم ایجاد شد اونم این که با این همه رعایت مسائل امنیتی چه جوریاست که از مجلس جاسوس در میآد نمی دونم والله شایدم اون جاسوس خیلی زرنگه.


  • نویسنده: پارسا

  • نظرات دیگران ( )

  •    1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    فیلمی که دوستش نداشتم
    چشمها را باید شست
    اینجا هنر نیست
    بهترین دعا برای همه کسانی که دوستشان داریم.
    بهترین دعا برای همه کسانی که دوستشان داریم.
    دو چرا،دو کاندیدا
    یه کوچولو نگاه به عقب...
    نسکافه با طعم خون(5)
    نسکافه با طعم خون(4)
    نسکافه با طعم خون(3)
    نسکافه با طعم خون(2)
    نسکافه با طعم خون(1)
    ایام به کام
    [عناوین آرشیوشده]
  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 10 بازدید
    دیروز: 2 بازدید
    کل بازدیدها: 115741 بازدید
  • درباره من
  • تابستان 1386 - امروز اگر سرخ بیفتیم به خاک،فردا به زمانه سبزتر می روییم
    پارسا
    یه آدم مثل همه شما که دلش واسه آقاش و نائبش و مردمش می تپه. همین
  • لوگوی وبلاگ من
  • تابستان 1386 - امروز اگر سرخ بیفتیم به خاک،فردا به زمانه سبزتر می روییم
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • اسرائیل[4] . صهیونیسم[4] . تحریم[3] . جایزه جوبیلی[2] . دعا[2] . سینما . تعهد . تلفن همراه . آوینی . ابتذال . احمدی نژاد . فلسطین . کمیته امداد . کودکان فلسطین . کوکاکولا . موبایل . میرحسین . نتانیاهو . نستله . نوکیا . هنر . وجدان . الکترونیک . امام . امام خمینی . انتخابات . انقلاب . ایران . اینتل .
  • مطالب بایگانی شده
  • آرشیو
    تابستان 1386
  • اشتراک در خبرنامه
  •  

  • لینک دوستان من

  • فصل انتظار
    سجاده ای پر از یاس
    پرنده سه پا
    تکنولوژی کامپیوتر
    رمز موفقیت
    آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
    نوشته های یک ناظم
    همسفر عشق
    حزب اللهی مدرنیته
    لئون
    خلوت تنهایی
    یه زمانی اینجا می نوشتم
    سکوت پر هیاهو
    هم شاگردی
    موعد موعود
    راوی خاک
    سفینه
  • لوگوی دوستان من



  • آهنگ وبلاگ من